دختر پاییزی من ...
وخدایی که در این نزدیکیست ... سلام دختر پاییزی من شما قراربود 3 روز دیگه بدنیا بیای اما .... جریان از این قرار بود که دکتر به مامانی گفته بود باید برم بیمارستان تا تشخیص داده بشه که باید عمل سزارین انجام بشه یا طبیعی.ولی من خیلی دوست داشتم حس قشنگ مادرشدن رو از دست ندم و اولین نفری باشم که چهره نازت و میبینه و لمست میکنه و دوست داشتم که طبیعی بشه. و البته بابایی هم همینطور میخواست ... خلاصه به اصرار دکتر قرار بود 4 شنبه 17 آذر من برم بیمارستان که ناگهان ساعت 5 صبح با لگد محکمی که به دل مامانی زدی از خواب پریدم و همین طور داشتم برای خودم راه میرفتم که بابایی بیدارشد و اصرار داشت که بریم بیما...
نویسنده :
مامان هانا و آریا
4:00